معلولیت محدودیت نیست(شعرهای شاعری توانمند) | » دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست

	معلولیت محدودیت نیست(شعرهای شاعری توانمند) خودمان را با کلمه (تا قسمت چه باشد) گول می زنیم قسمت ارادیه من و توست صفحه نخست تماس با مدیر پست الکترونیک RSS ATOM آخرین مطالب صدا دوربین حرکت ( آرزو و هدفی چهارده ساله ) صحبت نصرالله رادش بازیگر سینما با احسن احمدی از وقتی رفتی شب ها رو دوست دارم که ببینمت توی خواب هام وب سایت معلولیت محدودیت نیست (شعرهای شاعری توانمند) شش ساله شد از غم و هجرانت به خود پیچم و می نالم آخرین دیدگاه‌ها سیداحسن احمدی در صدا دوربین حرکت ( آرزو و هدفی چهارده ساله ) دخترانزلیچی در صدا دوربین حرکت ( آرزو و هدفی چهارده ساله ) سیداحسن احمدی در صدا دوربین حرکت ( آرزو و هدفی چهارده ساله ) صبا در صدا دوربین حرکت ( آرزو و هدفی چهارده ساله ) سیداحسن احمدی در صدا دوربین حرکت ( آرزو و هدفی چهارده ساله ) موضوعات سایت اشعارمن پروفایل من تولدوب سایت من دانلوددکلمه اشعارمن قصه درس خواندن من مصاحبه رسانه هابامن مطالب های مختلف من لینک دوستان دوستانه فصل سرد روانشناسی روز جاده زیبا اما بی انتها ابزار های سایت ورود آپلود تبلیغات ” size=”15″> دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست نوشته شده توسط سیداحسن احمدی در تاریخ شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۶ سلام رفقای خوبم یکی دیگه ازشعرام وتقدیم تون می کنم امیدوارم دوست داشته باشیدراستی دوستانی که وبلاگ هاشون بازدیدگننده دارن ممنون میشم اگه سایتم وبه دوستان شون معرفی کنندوسربزنن مرسی.تاپست بعدیاعلی دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست ماه آسمونم میدونی باعشقت چکارم کردی میدونی واسه گل روت افتادم به چه دردی همه چیزم ودادم که توباشی کنارم حالابایدبی تومن بادل ببارم واسه توشدم بی آبروپیش همه اماحالاسهم من ازتوفقط غمه تومثل همیشه می شینی کنارم امامن دلم می گیره چون دیگه نیستی یارم همه چی عادیه واسه همه چیزی تغییرنکرده امانمیدونن پشت نگاه من چقدرغم ودرده نمیدونن دل من واسه داشتنت چه خیال هایی داشت اماتقدیردست توروتودست یکی دیگه گذاشت واسه تقدیرم مهم نیست من داشتم چه خیالی حالاتوسینم مونده چه آرزوهای محالی حالاکه به خودم میام می بینم خیلیم نبودتقصیرتقدیر بهت که گفتم عاشقم توپروازکردی ومن تواین عشق شدم اسیر توبه عشقم خنده کردی وگفتی بامن نمی شینی واسه یک بارم بامن گلی توباغ عشق نمی چینی امانتونستم عشقت وکنم فراموش آتش این عشق برافروخت ونشدخاموش من سوختم ومهربانم بامن نساخت عاقبت دل هردومون خودش وباخت اماگلم یک تفاوت بین ماهست دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست تودستای قشنگت وگذاشتی تودست دیگه دست منم واست شدمثل دستای یک غریبه امابیابگذاریمش پای تقدیر شایدزمانه نخواست توهم مثل من بشی اسیر امامن تابتونم دست ازدوست داشتنت برنمیدارم مبارک باشه آغازعشقت بایکی دیگه گل بهارم 87/12/19روزدوشنبه ساعت23:54دقیقه دسته بندی مطلب : اشعارمن (88) دیدگاه 88 نظر به دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست معلم گفت: آبان 20, 1396 در 9:16 ب.ظ سلام… آفرین بر شما… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 20, 1396 در 9:20 ب.ظ سلام خیلی ممنونم پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 0:56 ق.ظ سلام داداش خونتون بزرگ و قشنگه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:57 ق.ظ سلام ممنون خونه خودمون نیست خونه یکی ازفامیل هامونه توهمون سفره عراق که رفتیم پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 0:57 ق.ظ همین الان تووی پست جدیدم تبلیغتو میکنم پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 12:01 ب.ظ ممنون داداش راستی یک گروه وبلاگ نویسی درتلگرام ایجادکردم خوشحال میشم عضواین گروه بشی وگروه وبه دوستان وبلاگ نویس معرفی کنی اهداف گروه این هست اهداف این گروه فقط این هست با توجه به ایجاد شبکه های اجتماعی و کم رنگ شدن دنیای شیرین وبلاگ نویسی از ازبین رفتن دنیای شیرین وبلاگ نویسی جلوگیری کنیم و با اطلاع رسانی آپ شدن وبلاگ هامون و دعوت مخاطبان مان صفا و صمیمیت دنیای شیرین وبلاگ نویسی را حفظ کنیم این هم لینک گروه وبلاگ نویسان https://t.me/joinchat/B08FC0mKmQKJ7x8sfQ_47A پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:04 ق.ظ ((ماه آسمونم میدونی باعشقت چکارم کردی میدونی واسه گل روت افتادم به چه دردی)) این درد رو فقط کسایی که کشیدن درک میکنن و میفهمن… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:55 ق.ظ بله درسته پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:07 ق.ظ ((همه چیزم ودادم که توباشی کنارم حالابایدبی تومن بادل ببارم)) چه درد و سوز بزرگی داره این بیت… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:54 ق.ظ آره خیلیییییی اینافقط یه شعرنیست لحظه لحظش وچشیدم خیلی تلخ پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:08 ق.ظ ((واسه توشدم بی آبروپیش همه اماحالاسهم من ازتوفقط غمه)) شمع و پروانه منم مست میخانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:54 ق.ظ رسوای زمانه منم… پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:10 ق.ظ یاد تو هر تنگ غروب توو قلب من میکوبه سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده برام یه یادکاریه جز اون چیزی نمونده پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:53 ق.ظ لعنت به بغض لحظه های غروب که آدم وخفه می کنه پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:10 ق.ظ ((تومثل همیشه می شینی کنارم امامن دلم می گیره چون دیگه نیستی یارم)) ای وای… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:52 ق.ظ آره دقیقاهمینطوربود…. پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:11 ق.ظ ((همه چی عادیه واسه همه چیزی تغییرنکرده امانمیدونن پشت نگاه من چقدرغم ودرده)) امان از این نادانی دیگران… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:52 ق.ظ فقط خودم میدونم منظورم ازاین بیت چیه وتواون روزاچقدرسختی کشیدم ای خدایعنی یه روزخوبم بیاد پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:12 ق.ظ ((نمیدونن دل من واسه داشتنت چه خیال هایی داشت اماتقدیردست توروتودست یکی دیگه گذاشت)) بیچاره شد این دل از بس خیالپردازی کرد واسه داشتنت… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:51 ق.ظ آره بخدااااا پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:13 ق.ظ ((واسه تقدیرم مهم نیست من داشتم چه خیالی حالاتوسینم مونده چه آرزوهای محالی)) دلی که سرد و مایوش میشه دیگه همه چیز واسش محاله… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:50 ق.ظ درسته دقیقاحالم همینطوره بعضی وقتاخیلی خسته ودلتنگم پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:14 ق.ظ دلم تنگه از این روزهای بی امید ازاین شبگردیهای خسته و مایوس از این تکرار بیهوده دلم تنگه همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس دلم تنگه برادر جان برادرجان دلم تنگه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:49 ق.ظ خدانکنه داداشی چرادلت تنگه؟ راستش منم خیلی خسته شدم شباازفکروخیال همش تواینستاگرام و…الکی می چرخم پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:17 ق.ظ ((حالاکه به خودم میام می بینم خیلیم نبودتقصیرتقدیر بهت که گفتم عاشقم توپروازکردی ومن تواین عشق شدم اسیر)) من اسیر سایه های شب شدم شب اسیر تور سرد آسمون پا به پای سایه ها باید برم همه شب به شهر تاریک جنون دلم از تاریکیها خسته شده همه ی درها به روم بسته شده پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:48 ق.ظ اهوم حال من ومیگه پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:18 ق.ظ ((توبه عشقم خنده کردی وگفتی بامن نمی شینی واسه یک بارم بامن گلی توباغ عشق نمی چینی)) از نظر ادبی خیلی زیبا بود پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:47 ق.ظ ممنون پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:19 ق.ظ ((توبه عشقم خنده کردی وگفتی بامن نمی شینی واسه یک بارم بامن گلی توباغ عشق نمی چینی)) من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:46 ق.ظ آخ گفتی آغامردنیستین پای حرف تون بمونین ادعاشم نکنیدهمین پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:20 ق.ظ ((امانتونستم عشقت وکنم فراموش آتش این عشق برافروخت ونشدخاموش)) آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:45 ق.ظ بسیارزیبامرسی پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:27 ق.ظ ((من سوختم ومهربانم بامن نساخت عاقبت دل هردومون خودش وباخت)) خدا دلتو آروم کنه مصرع اولش خیلی خوب بود و کاربرد سوختن و ساختن در اینجا برعکس شده و خیلی از نظر ادبی جالب و خوبه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:45 ق.ظ ممنون داداش آرامش به دل من نیومده مرسی ازلطفت داداش پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:28 ق.ظ ((اماگلم یک تفاوت بین ماهست دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست)) کنایه ی زیبا و لطیفی تووشه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:44 ق.ظ آره قشنگه پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:31 ق.ظ ((اماگلم یک تفاوت بین ماهست دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست)) توو سینه این دل من میخواد آتیش بگیره مونده سر دوراهی چه راهی پیش بگیره یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه رگ خواب یار منو رقیب من میدونه یکی حالا پیدا شده قدر اونو میدونه رگ خواب یار منو رقیب من میدونه وای، دارم آتیش میگیرم، دیگه از غصه و غم، دلم میخواد بمیرم وای، اگه برگرده پیشم، براش پروانه میشم، ازش جدا نمیشم نمیتونه مرغ دلم از حسودی بخونه نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه نمیتونه مرغ دلم از حسودی بخونه نمی دونه روی کدوم شاخه باید بمونه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:43 ق.ظ زیبابودمرسی پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:34 ق.ظ ((تودستای قشنگت وگذاشتی تودست دیگه دست منم واست شدمثل دستای یک غریبه)) امان از جدایی… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:42 ق.ظ امان ازجدایی…. پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:35 ق.ظ ((امابیابگذاریمش پای تقدیر شایدزمانه نخواست توهم مثل من بشی اسیر)) خیلی مفهوم و اندیشه جالبی داشت این بیت آفرین پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:42 ق.ظ مرسی خوشحالم نظرات مثبتی راجع اشعارم داری ممنون پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:37 ق.ظ ((امامن تابتونم دست ازدوست داشتنت برنمیدارم مبارک باشه آغازعشقت بایکی دیگه گل بهارم)) این بیتم در ادامه ی بیت قبلی با همون دیدگاه زیبا داره پیش میره و یه جورایی تاکیدی بر بیت قبله دو بیت آخر متفاوت از ابیات قبل بودن و آخرشو جذاب تموم کردی پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:41 ق.ظ ممنون لطف داری پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 1:39 ق.ظ این شعرتو واقعا نسبت به شعرای دیگه که ازت خوندم خیلی بیشتر دوس داشتم و واسم جذاب بود و از طرفیم خیلی به حال روزگار خودم شبیه بود پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:40 ق.ظ مرسی داداشی آخی الهی پاسخ سایگل گفت: آبان 21, 1396 در 8:45 ق.ظ سلام دوست خوبم احسنت به شما شعرتون بسیار زیبا بود موفق باشی بزرگوار پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:35 ق.ظ سلام خواهرم ممنون شمالطف داریدشماهم موفق باشید راستی کاش عضوگروه وبلاگ نویسان بشید وآپ هاتون وبه اطلاع مون برسانیدتابه همدیگرسربزنیم پاسخ سایگل گفت: آبان 21, 1396 در 8:46 ق.ظ فقط اقای احمدی به نظرم یه کوچولو باید شعرتون ویرایش بشه ولی در کل خوبه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 11:34 ق.ظ بله درسته ممنون ازلطف شما پاسخ دوستانه گفت: آبان 21, 1396 در 1:03 ب.ظ سلام مثل همیشه عالی بود داداش سید یه بار دیگه از اول شعر رو مینویسه و تحلیلش میکنه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 3:01 ب.ظ سلام خیلی ممنون لطف داری آره طفلی خیلی زحمت می کشه ممنونشم راستی زهراممنون عضوگروه وبلاگ نویسان شدی ازاین به بعدآپ هات واطلاع رسانی کن توگروه ودوستان وبلاگ نویس وخبرکن بیان این گروه خیلی خوبه هااینطوری همه به وبلاگ های هم سرمیزنیم وبازدیدوصمیمت فضای وبلاگ هامون همچنان پابرجامی مونه پاسخ روز از نو، روزی از نو گفت: آبان 21, 1396 در 2:58 ب.ظ سلام برادر بزرگوار روزتون بخیر و آرامش شعر بسیار زیبا و پر محتوایی گفتین راستش من شعر و شعر گفتن دوست دارم ولی چه کنم که شاعر نیستم، یعنی شعر گفتن استعداد و ذوق شاعری می خواد راستش یه چندتا بیت شعر قبل ترها گفتم که البته زیاد هم شعر نبود، اگه یه مسئله ای برام خیلی مهم باشه دوست دارم یه بیت شعر هم که شده بگم در اون موضوع، که گاهی وقتا میشه و گاهی وقتا هم نه، چه خوبه که شما ذوق و استعداد شاعری دارین و شعرهای زیبا می سرایید و در سایتتون قرار میدین احسنت به همت و اراده عالی شما برادر البته هنوز زیاد مطالب و شعرهاتون نخوندم ولی تا همین اندازه که خوندم عالیه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 3:05 ب.ظ سلام خیلی ممنون همچنین مرسی ازنظره لطف شما بله شعرگفتن خیلی قشنگه وبه راحتی میشه حرف دل وبیان کرد شمالطف داریدمن شعرام انقدرهام قابل تعریف نیست ممنون لطف شماانشاءالله مخاطب همیشگی هم باشیم وازمطالب سایت هامون استفاده کنیم پاسخ روز از نو، روزی از نو گفت: آبان 21, 1396 در 3:03 ب.ظ گر کنیم آغاز روزمان رو با یاد خدا و نیکی بر عبد خدا می شود عالـی روزمـان و می کنیـم احسـاس لبخـند خـدا این بیت شعر رو که پست ثابت وبم هست خودم گفتم:-) پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 3:20 ب.ظ بسیارزیباشماکه خیلی خوب واردین پاسخ setare گفت: آبان 21, 1396 در 5:02 ب.ظ سلام داداش احسن، شعر زیبایی بود واقعا. موفق باشی پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 6:35 ب.ظ سلام خواهریم خیلی ممنون لطف دارید ممنون خواهرم شماهم موفق باشی راستی خواهرم من نمیدونم چه مشکلی پیش اومده دیگه نمیشه ازطریق ایمیل آپ هام واطلاع رسانی کنم واسه همین یک گروه تلگرامی باعنوان وبلاگ نویسان ومخاطبین ایجادکردم واعضای وبلاگ نویس ازطریق این گروه آپ هاشون رواطلاع رسانی می کنن برای همین مخاطبین هم می توانندعضواین گروه باشن لینکش ومی گذارم اگربراتون ممک هست عضوگروه بشیدتاازاین طریق آپ هابه اطلاع تون برسه که عالی میشه لینک گروه وبلاگ نویسان https://t.me/joinchat/B08FC0mKmQKJ7x8sfQ_47A پاسخ setare گفت: آبان 22, 1396 در 11:45 ب.ظ باشه حتما میام تو گروهتون، داداش احسن خوشحالم که حالت خوبه و واقعا از صمیم قلبم متاسفم واسه این مصیبت بزرگ، خدا صبر بده به بازمانده ها، و روح درگذشتگان هم در آرامش.. پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 23, 1396 در 11:57 ق.ظ ممنون خواهرم منتظره حضور تون هستم ممنونم خواهرم واقعا یک مصیبت بزرگ بود الهی آمین واقعا خدا صبر بده پاسخ روز از نو، روزی از نو گفت: آبان 21, 1396 در 6:36 ب.ظ سلام ممنون از شما،و ان شاءالله واقعا شعری که گفتم خوب بود راستش بی اغراق گفتم شعر هاتون عالیه من اگه بخوام مثلا یه دو بیت شعر بگم باید کلی فکر کنم تا وزن ظاهری اش و قافیه و ردیفش جور بشه و شاید مثلا یه ساعت بشه ولی اونهایی که شاعر هستن مثل شما مصرع ها و بیت ها پشت سر هم تو ذهنشون قطار میشه به اصطلاح و نشأت گرفته از احساس و عمق وجودشون هست به نظرم پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 8:13 ب.ظ سلام خواهش می کنم بله خیلی هم زیبابود.ببنیدشعرحف دل هست البته بازم میگم من هیچ ادعای درشاعری ندارم شماوقتی یه شعروبااحساس های مختلف درذهن بنویسید خودبه خودبراتون راحت میشه مثلایک شعرعاشقانه یایک شعربانفرت یایک شعرباموضوع اجتماعی وقتی یکی ازاین هاروانتخاب کنیدخودبه خود ذهن هم به آن طرف میره ومیدونه چطوری این حس وباکلمات بیان کنه شعرگفتن اینگونه هست شمابایداول براتون مشخص باشه که اون حسی که میخوایدازطریق شعرباهاش حرف بزنیدچی هست امیدوارم بااین توضیحات تونسته باشم کمک تون کنم واینکه بازم سوالم وتکرارمی کنم اگرممکن هست عضوگروه تلگرامی وبلاگ نویسان بشیدخیلی خوب میشه پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 7:03 ب.ظ سلام داداش ابجی شکوفه(روز از نو روزی از نو) تحت تاثیر تبلیغ من مثه اینکه اومده داداش من کلا هیچ اپلیکشینی ندارم و فقط همین وبلاگو دارم اما واسه همه ی لینکام برو تبلیغ کن گروهتو پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 8:14 ب.ظ سلام داداش آره فکرکنم ممنونم.باشه مشکلی نیست خیلی ممنون پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 7:04 ب.ظ عه خونه ی خودتون نیس؟ اما خونه ی خودتونم دیدم قشنگ و بزرگه و خیال کردم این قسمت هالشه پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 21, 1396 در 8:15 ب.ظ آره داداش خونه فامیل مون توعراق بود نه فدات خونه خودمون نیست پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 21, 1396 در 8:34 ب.ظ آبجی شکوفه اول باید حس شعر گفتن در آدم بجوشه و چنین هنر و استعدادی در تو باشه بعدش قواعدشو مثه وزن و قافیه و ردیف و… رو درست کنی پس فقط شعر بگو همین پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 22, 1396 در 12:34 ب.ظ درست می فرمایند پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 22, 1396 در 0:17 ق.ظ احسن اونجا زلزله تا چه حدی اومده؟ زود بیا خبر بده پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 22, 1396 در 12:36 ب.ظ والله داداش خیلی وحشناک بودوبعضی ازشهرهاآسیب دیدن ببخش دیرجواب دادم دیشب تاساعت 3و4بیرون بودیم پاسخ بهمن گفت: آبان 22, 1396 در 8:10 ق.ظ مرحبا.حالت خوبه. زلزله اونجاشدید بود؟ پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 22, 1396 در 12:37 ب.ظ شکرخوبم والله شدیدبودوبعضی شهرهاآسیب دیدن پاسخ کودک درون من، اکتیو تشریف داره گفت: آبان 22, 1396 در 11:06 ق.ظ به به سلام و آفرین بر شما پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 22, 1396 در 12:37 ب.ظ سلام خیلی ممنون لطف دارید پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 22, 1396 در 3:05 ب.ظ خا رو شکر خوبی من تووی لینکام که کرمانشاهین فقط نگران تو بودم چون نسبت به بقیه نزدیکتر به زلزله بودی تووی پاوه و خانقاه خسارتی به بار نیومده؟ پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 23, 1396 در 11:53 ق.ظ مرسی داداشم سلامت باشی نه والله این اطراف خسارتی ندیده پاسخ سایگل گفت: آبان 22, 1396 در 6:19 ب.ظ وقتی پاییز نیامده تو را با برگ هایش برد می دانستم از سپیده دمان تا غروب اگر یک ریز هم باران ببارد دیگر کسی از این کوچه نخواهد گذشت دیگر پرنده ای بر شاخه های بلند آرزو آواز نخواهد خواند دیگر نغمه رود اندوه دلی را نمی شوید می دانستم وقتی بروی زندگی چون شمعی می شود که قطره قطره با اشک هایم خاموش می شود … ((محمد شیرین زاده)) پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 23, 1396 در 11:54 ق.ظ بسیار زیبا ممنون پاسخ سایگل گفت: آبان 22, 1396 در 6:19 ب.ظ اپـــــــــــــم …… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 23, 1396 در 11:55 ق.ظ چشم خدمت میرسم الان با گوشی کامنت هاروتاییدمی کنم پاسخ دوستانه گفت: آبان 23, 1396 در 10:32 ق.ظ كُرد ها تمام مرگ ها رو تجربه کرده اند… مرگ با گلوله مرگ با اعدام مرگ دست جمعی مرگ با سربریده شدن مرگ با سرما مرگ با گرسنگی اما هرگز از ترس نمردند! ایران تسلیت کرمانشاه تسلیت هموطن کرد تسلیت پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 23, 1396 در 11:58 ق.ظ زهرا جان مرسی این متن خیلی زیباست خودمم دیشب گذاشتم کانالم پاسخ سید.ق.م گفت: آبان 23, 1396 در 2:25 ب.ظ امشب صدای تیشه از بیستون نیامد شاید به زیر آوار فرهاد رفته باشد… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 23, 1396 در 4:22 ب.ظ پاسخ بهمن گفت: آبان 24, 1396 در 8:50 ق.ظ با یادِ دوستان ندهد هیچ کس مرا بی یادِ دوستان نرود یک نفس مرا مشتاقِ دوستانم تا می رود نفس هرگز ز سر برون نرود این هوس مرا پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 24, 1396 در 12:12 ب.ظ مرسی خیلی زیبابود پاسخ آرزو گفت: آبان 27, 1396 در 0:45 ق.ظ چه غم انگیز… پاسخ سیداحسن احمدی گفت: آبان 28, 1396 در 0:54 ق.ظ آره خواهریم پاسخ » ارسال نظرات نام و نام خانوادگي آدرس ايميل (نمايش داده نمي شود) آدرس سايت Current ye@r * Leave this field empty Δ

88 نظر به دل توبارقیب پیوندگرفت ودل من شکست

» ارسال نظرات