|
معلولیت محدودیت نیست(شعرهای شاعری توانمند) خودمان را با کلمه (تا قسمت چه باشد) گول می زنیم قسمت ارادیه من و توست
آخرین مطالب آخرین دیدگاه‌ها موضوعات سایت لینک دوستان ابزار های سایت نوشته شده توسط سیداحسن احمدی در تاریخ شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۹
سلام رفقا امیدوارم خوب باشید با یک پست متفاوت دیگه براتون می نویسم و پست رونمایی و به قول معروف اکران دومین فیلم کوتاهم و براتون می گذارم این فیلم تمرین یکی از استادانم بود که خیلی وقت پیش فیلمش و ساختم اما چند جا مشکل داشت و می خواستم مجددا بگیرم بحث کرونا پیش اومد و دیگه فرصت نشد دسته بندی مطلب : مطالب های مختلف من نوشته شده توسط سیداحسن احمدی در تاریخ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸
سلام رفقا امیدوارم خوب باشید یازده سال تلاش برای رسیدن به هدفم به ثمر نشست و من به عنوان انجام تکلیف یکی از استادان عزیزم آقای علی بهمنی توانستم اولین فیلم کوتاهم و بسازم و در کلاس به نمایش در اومد خدا رو شکر با توجه به اولین کار بودنم و تنهایی خودم تمام کار این فیلم و انجام دادم مورد توجه و تشویق استادم و هم کلاسی های عزیزم قرار گرفت و استاد مهربانم آقای بهمنی به همین مناسبت لطف کرده بودن یک کادو برام گرفته بودن که خیلی با ارزش برام دسته بندی مطلب : مطالب های مختلف من نوشته شده توسط سیداحسن احمدی در تاریخ دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۸
سلام رفقا همونطور پست قبلی گفته بودم در دوازده آذر ماه در مراسم روز جهانی معلولان از کتاب من قرار بود رونمایی و به فروش برسه که خداروشکر بعد از مراسمات انجام شده توسط مجری کتاب من معرفی شد و گفته شد در سالن به فروش میرسه که خودم در جایگاه فروش قرار گرفتم دسته بندی مطلب : مطالب های مختلف من نوشته شده توسط سیداحسن احمدی در تاریخ پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸
سلام رفقا امیدوارم حال تون خوب باشه خدا رو شکر می کنم یکی دیگه از هدف هام محقق شد و در دوازدهم آذر روز جهانی معلولان ازش رونمایی میشه چند وقت پیش با خودم گفتم یک سرچ کنم و ببینم شرایط چاپ کتاب چطوری هستش و همین باعث شد با یکی از دوستان شاعرم که هم روستای خودم هست و خودش کتاب شعر چاپ کرده صحبت کنم و همین صحبت منجرب شد من را معرفی کردن به آقای عدنان مرادی مدیر چاپ خانه (ئارو – امروز) و باهاشون صحبت کردم و ایشان هم لطف کردند و به دیدن من آمدند دسته بندی مطلب : مطالب های مختلف من نوشته شده توسط سیداحسن احمدی در تاریخ جمعه ۱ شهریور ۱۳۹۸
سلام رفقا هرکسی روز خاصی در ذهنش هست و برای اومدن اون روز لحظه شماری می کنه و یادش نمیره یکم شهریور هر سال برای من خاص ترین روز هست روز تولد خواهرمه خواهری که عاشقشم خواهره مجازی من نسرین همیشه مهربونم که انقدم شیطونه درست روز تولدش اومده در پست قبلی کامنت گذاشته کامنتشم می گذارم فکر کرده داداشش تولدش یادش نیست چرا یادمه و باید دیشب پست می گذاشتم اما دستم بنده ویرایش اشعارم بود و تا دیر وقت کار می کردم اگه خدا بخواد دارم میرم واسه چاپ اشعارم اما تولد نسرینم دسته بندی مطلب : مطالب های مختلف من |
||
 |
” size=”15″>
